معلومه کیکو خودم درست کردم؟!؟!
سالها پیش در چنین روزی دو نابغه چشم به جهان گشودند! صدرالمتالهین، ملاصدرای بزرگ که از فلاسفهی نامی... [ بقیه شو خودتون گوگل کنید!] و " میس واو" شهیر! (: [ اینو گوکل کنید، عمرا پیداش کنید، پس خودم ازش براتون میگم]
وی در خانوادهای فرهنگی و مذهبی دیده به جهان گشود و فرزند نخست خانواده است. هرچه از هوش، فراست و استعداد بهره برده است ( ماشالاش باشهD: ) از پشتکار بی نصیب مانده و همین امر موجبات آن را فراهم ساخته است که اگر در گوگل سرچ کنید " دمپایی ابری " هزاران سایت و مقاله و رفرنس برایتان رو میکند ولی با سرچ نام " میس واو" دریغ از یک وبلاگ حتی! (:
جوان تر که بود سودای جهانگرد شدن در سر داشت اما روزگار او را به کلاس درس و پای تخته کشاند. دیری نگذشت که دید جایگاهی را که اتفاقی در آن قرار گرفته دوست دارد و انگار از همان روز ازل گِل او را نیز چون دیگر خاندانش با گچ تخته سرشته بودند!
عاشق بحث کردن است و عمرا اگر کم بیاورد، اگر هم کم بیاورد در حاشا کردن آنکه کم آورده کم نمیآورد!!
همانقدر که رقیق القلب و مهربان است حفظ ظاهر میکند و اجازت نمیدهد که ذرهای از جذبه اش کاسته شود.(حتی از عکس ۶ ماهگیش جذبه است کهمیتراورد!)
خشمش همچون خشم اژدهاست، همانطور که ناگهان برافروخته میشود ناگهان فروکش میکند. تا این جای کار مشکلی ندارد اما امان از وقتی که در لحظه خشم تصمیم بگیرد، گند میزند به همه چیز و بعد خودش هم پشیمان میشود ولی باز سعی میکند نشان دهد کم نیاورده! این عیب را بزرگ ترین عیب اخلاقی خود میداند.
تعریف از وی نباشد در سخاوت همتا ندارد و در صداقت ریاضتها کشیده است تا به مرحلهی " جز راست نباید گفت" نائل آمده.
عجول است و این خصلت او را یک گام به پیش میراند و دو گام به عقب برمیگرداند.
انصاف از هر سلول بدنش تراوش میکند و شعارش در زندگی آن است " که هرچه را که برای خود نمیپسندی برای دیگران نیز نپسند"
گاه چنان امیدوار است که انگار برای رسیدن به هر آنچه میخواهد کافی ست دستش را دراز کند. گاه آنچنان ناامید که گوییزندگی لحظهای دیگر به پایان خود میرسد.
مخلص کلام اینکه وی یک دخترخرداد به تمام عیار است. با همهی ویژگیهای زنان خرداد که در فالنامههای مجلات زرد و نارنجی و حتی سبز آمده است. برای شناختن چون اویی کافی ست در گوگل سرچ کنید " طالع بینی زنان خرداد" هرچه نوشته بود وی همان است، نشان به آن نشان که عاشق " ماهی" است و پارسال در یک حرکت انتحاری با یک حقوقش میگو و ماهی جنوب خرید و دو ماهِ کلکشان را کند!
پ. ن: امسال رسما وارد دهه چهارم زندگیم شدم. واقعیت اینه وقتی ۲۰ سالم بود فکر نمیکردم زندگیم تو سی سالگی اینجوری باشه، حالا اینکه چی فکر میکردم بماند! ولی خدا رو شکر میکنم، برای تک تک روزهای رفته و تک تک روزهای نیومده. برای هرچی که بهم عنایت کرد که حتما از رحمتش بوده و هرچی که بهم نداد که قطعا از حکمتش بوده.